تبسم تلخ

تبسم تلخ
 
سیاسی.اجتماعی.داستان.شعر.طنز.پیامک
Design by : NazTarin

ورود اعضا:


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 9
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید


اکبر هاشمی رفسنجانی از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد پرش به: ناوبری, جستجو «هاشمی رفسنجانی» تغییر مسیری به این صفحه است. برای کاربردهای دیگر هاشمی رفسنجانی (ابهام‌زدایی) را ببینید. اکبر هاشمی رفسنجانی شناسنامه نام کامل اکبر هاشمی بهرمانی معروف به علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی زادروز ۳ شهریور ۱۳۱۳
(سن: ۷۷ سال) زادگاه بهرمان. رفسنجان، ایران همسر عفت مرعشی فرزندان فاطمه.محسن.فائزه.مهدی. یاسر پدر و مادر میرزاعلی بهرمانی. ماه‌بی‌بی صفریان خویشاوندان سرشناس محمد هاشمی رفسنجانی دین اسلام اطلاعات سیاسی تاریخ ریاست ۱۲ مرداد ۱۳۶۸ تا ۱۲ مرداد ۱۳۸۶ پیش از سیدمحمد خاتمی پس از سیدعلی خامنه‌ای معاون(های) اول حسن حبیبی جناح سیاسی جامعه روحانیت مبارزکارگزاران سازندگی پست‌های دیگر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظامرئیس مجلس خبرگان رهبریعضو شورای انقلابرئیس مجلس شورای اسلامی وبگاه رسمی hashemirafsanjani.ir (غیر قابل دسترس) [۱] امضا
اکبر هاشمی بهرمانی (زادهٔ ۳ شهریور ۱۳۱۳ در بهرمان) مشهور به اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران است. او چهارمین رئیس جمهور ایران (در بین سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶) بوده و به عنوان یکی از پرنفوذترین شخصیت‌های سیاسی جمهوری اسلامی شناخته شده‌است. وی همچنین در جایگاه‌های مختلفی مانند ریاست مجلس شورای اسلامی (بین سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۸) حضور داشته و در ضمن در چهار دورهٔ متوالی نایب رییس اول مجلس خبرگان رهبری بوده‌است. همچنین سابقه ریاست مجلس خبرگان رهبری پس از درگذشت علی مشکینی تا ۱۷ اسفند ۱۳۸۹ را دارد. محتویات[نهفتن] ۱ زندگی شخصی ۱.۱ دارایی ۲ زندگی سیاسی ۲.۱ دوران مبارزه پیش از انقلاب ۲.۲ از پیروزی انقلاب تا درگذشت خمینی ۲.۳ دوران ریاست جمهوری ۲.۴ دوران اصلاحات ۲.۵ دوره پس از اصلاحات ۲.۶ انتخابات ریاست جمهوری دهم و پیامدها ۳ دیدگاه‌های سیاسی و اقتصادی ۴ تالیفات ۵ جستارهای وابسته ۶ پانویس ۷ منابع ۷.۱ انگلیسی ۷.۲ فارسی ۸ پیوند به بیرون زندگی شخصی علی‌اکبر در سال ۱۳۱۳ در روستای بهرمان و در خانواده نسبتاً پولدار زاده شد. او فرزند میرزاعلی هاشمی بهرمانی و ماه‌بی‌بی صفریان است. میرزاعلی مردی با اندکی تحصیلات حوزوی و از باغداران و تاجران پسته بهرمان از توابع بخش نوق رفسنجان بوده‌است. او در کنار ۸ فرزند دیگر (۴ برادر و ۴ خواهر) بزرگ شد. در سال ۱۳۳۷ با عفت مرعشی که دختری از خانواده روحانی و از نوادگان سید محمد کاظم طباطبایی یزدی است ازدواج نمود. ثمره این ازدواج ۵ فرزند به ترتیب به نامهای فاطمه، محسن، فائزه، مهدی و یاسر است. دو دختر او با دو پسر حسن لاهوتی اشکوری امام جمعه سابق رشت و از دوستان او در زندان، (که یکی پزشک و دیگری دندان‌پزشک است) ازدواج کردند. از بین دختران او تنها فائزه هاشمی وارد سیاست شد و یک بار نمایندهٔ مجلس شورای اسلامی شد. فاطمه هاشمی نیز تا سال ۱۳۸۸ در بنیاد امور بیماری‌های خاص فعالیت داشت و محسن هاشمی رئیس سابق مترو تهران بوده‌است. مهدی هاشمی نیز مسئولیت هایی مانند ریاست سازمان بهینه سازی مصرف سوخت و ریاست مرکز تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی را برعهده داشته است.[۲][۳][۴] [۵][۶] هاشمی در سن ۵ سالگی تحصیل را از مکتبخانه‌ای در نوق آغاز نمود. در سن ۱۴ سالگی به قم رفت و به تحصیل علوم دینی پرداخت. اساتید وی در حوزه علمیه قم سید حسین طباطبایی بروجردی، روح‌الله خمینی، سید محمد محقق داماد، محمدرضا گلپایگانی، سید محمدکاظم شریعتمداری، عبدالکریم حائری یزدی، شهاب‌الدین نجفی مرعشی، محمدحسین طباطبائی و حسین‌علی منتظری بوده‌اند.[۷][۸] او با وجود نگرش ضد غربی انقلابیون، او سفرهای زیادی از ژاپن در شرق تا ۲۰ ایالت از ایالات متحده در غرب نمود.[۹] دارایی جلد مجله فوربز خانواده هاشمی نام خانوادگی خود را از یکی اجداد خود به نام حاج هاشم که از ملاک‌های منطقه نوق بود، گرفته‌اند.[۱۰] زمانی که علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی زاده شد، پدرش باغدار و تاجر پسته نسبتاً پولداری بود.[۱۱] با گذشت سی سال از انقلاب مجید انور او را یک میلیونر معرفی می‌کند.[۱۲] نام او همچنین در مجله فوربز زیر عنوان «ملاهای میلیونر» منتشر شده‌است.[۱۳] بر اساس یک گزارش کنگره آمریکا، تنها تجارت پسته تعاونی پسته‌کاران رفسنجان که باغ‌های پسته او را زیر نظر پسرعموی او اداره می‌کند، سالانه بالغ بر ۷۴۶ میلیون دلار است.[۱۴] بر اساس یک تحقیق ژورنالیستی، منشاء ثروت او آشنایی با سید ابوالفضل تولیت، میلیاردر ایرانی است که سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، ثروت خود را از طریق هاشمی وقف انقلاب کرد. هاشمی با شراکت محمدجواد باهنر و محمدرضا مهدوی کنی شرکتی به‌نام دژ ساز تاسیس نمود و با فعالیت‌های عمرانی بر روی زمین‌های موقوفه تولیت موفق شد سرمایه خود را زیاد کند.[۱۵] کسری ناجی گفته‌است که زمین‌های قم متعلق به پدر هاشمی بوده‌است.[۱۶] زندگی سیاسی هاشمی در زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری اکبر هاشمی رفسنجانی یکی از چهره‌های تاثیر گذار در روند انقلاب اسلامی ایران و همچنین دوران پس از آن تا امروز است. دوران مبارزه پیش از انقلاب این بخش نوشتار نیازمند گسترش است. در دوران قبل از انقلاب، و از سال ۱۳۳۷ تا سال ۱۳۵۷ هاشمی رفسنجانی ۷ بار و مجموعا ۴ سال و ۵ ماه به جرم فعالیت مخفیانه علیه حکومت پهلوی به زندان افتاد. عمده فعالیت مبارزاتی وی پیش از انقلاب را سخنرانی‌های مختلف و کارهای انتشاراتی تشکیل می‌دادند.[۱۷] آشنایی و دوستی او با روح‌الله خمینی از اواخر دهه سی شمسی آغاز شد. ولی فعالیت سیاسی خود را از سال ۱۳۴۰ آغاز کرد. او در دوران مبارزه، به بسیار خمینی نزدیک بود.[۱۸] از پیروزی انقلاب تا درگذشت خمینی نوشتار اصلی: ترور ناموفق اکبر هاشمی رفسنجانی (۱۳۵۸) پس از پیروزی انقلاب او یکی از اعضای شورای انقلاب اسلامی شد. او از بدو تشکیل این شورا، یکی از قدرتمندترین چهره‌های آن بود. همچنین او مدتی سرپرستی وزارت کشور را بر عهده گرفت.[۱۹] او در سال ۱۳۵۸ با مداخله همسرش عفت مرعشی از یک سوء قصد جان سالم بدر برد.[۲۰][بهبود منبع] مراسم سوگند نخست وزیری مهدی بازرگان او یکی از ۲۸ عضو اولیه و موسس جامعه روحانیت مبارز(یک تشکل راست‌گرای سنتی)[۲۱] و همچنین یکی از اعضای موسس حزب جمهوری اسلامی در سال اول پس از انقلاب بود.[۲۲] سال‌ها بعد، باز او بود که درخواست انحلال این حزب را به روح‌الله خمینی داد.[۲۳] او از سایر بازیگران صحنه سیاست ایران در آن دوره، ذکاوت سیاسی بیشتری داشت.[۲۴] این توانائی به همراه اعتماد کاملی که روح‌الله خمینی به هاشمی داشت، دو عامل اصلی افزایش روزافزون قدرت او در نظام پس از انقلاب بود. در آن دوره او نزدیک‌ترین فرد به رهبر بود و نقش «چشم و گوش» رهبر را ایفا می‌کرد.[۲۵] با وقوع بحران گروگان‌گیری در سفارت آمریکا به‌وسیله دانشجوبان پیرو خط امام در سال ۱۳۵۸، هاشمی رفسنجانی از آن به‌عنوان «یکی از بزرگترین اقدامات سازنده در تاریخ کشور» یادکرد. با این‌حال او در دهمین سالگرد پیروزی انقلاب در یک مصاحبه گفت که با توجه به تجارب این سال‌ها «گروگان‌گیری اشتباه بود.»[۲۶] نخستین قانون انتخابات پس از انقلاب با مشارکت او تدوین شد[۲۷] و پس از برگزاری اولین انتخابات مجلس به مجلس راه یافت[۲۸] و با آغاز کار مجلس در ۷ خرداد ۱۳۵۹ اولین رییس مجلس نمایندگانِ جمهوری اسلامی ایران شد[۲۹] در بهار سال ۱۳۶۰ در عزل ابوالحسن بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا و سپس تصویب طرح عدم کفایت سیاسی او نقشی تعیین کننده داشت.[۳۰] در تابستان ۱۳۶۰ او بود که اعتراض مجلس را به وتوی یکی از مصوباتش توسط شورای نگهبان به اطلاع روح‌الله خمینی رساند[۳۱] و توانست برای اولین‌بار، راهکار قانونی‌ای برای اجرایی شدن قوانینی که توسط شورای نگهبان خلاف شرع دانسته شده بود ایجاد کند. راهکاری که بعدها به تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام به ریاست خودش منجر شد.[۳۲] در بهار ۱۳۶۵، هاشمی نقش فعالی در ماجرای ایران-کنترا داشت. ولی این مذاکرات با افشاگری سیدمهدی هاشمی با شکست مواجه شد. سیدمهدی هاشمی مدتی بعد اعدام شد، ولی از بعد داخلی رفسنجانی بازنده ماجرا بود.[۳۳] هاشمی رفسنجانی در کنار صیاد شیرازی هاشمی رفسنجانی درجبهه جنگ ایران و عراق درجریان سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، زمانی که هاشمی رای خود را به نفع سیدعلی خامنه‌ای به صندوق می‌انداخت، مدعی شد که «این رای امام، روحانیت و مجلس است»[۳۴] در گرماگرم اختلافات میرحسین موسوی و علی خامنه‌ای در اواسط دهه شصت، هاشمی با زیرکی توانست خود را از موضع‌گیری برله یا علیه نقطه‌نظرات این دو دور نگه داشته و موضعی میانه اتخاذ کند.[۳۵] با این‌حال بهمن بختیاری، در این دوره میرحسین موسوی را در راس جناح چپ ایران و هاشمی و خامنه‌ای را در راس جناح راست معرفی می‌کند. به گفته او با مرگ خمینی، جناح چپ بدون رهبر شد. در چنین شرایطی هاشمی برای یک ریاست جمهوری قدرتمند خیز برداشت.[۳۶] هاشمی در وادار کردن روح‌الله خمینی به پذیرش خاتمه جنگ با عراق نیز نقش داشت.[۳۷] تنها سه ماه بعد از آن‌که هاشمی در خرداد ۱۳۶۷ از سوی روح‌الله خمینی به فرماندهی کل قوا منصوب شد، ایران قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت را پذیرفت.[۳۸] دوران ریاست جمهوری نوشتارهای اصلی: انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۶۸)، انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۷۲)، و ترور میکونوس بدون‌تردید، این هاشمی بود که راه را برای رهبری سیدعلی خامنه‌ای در خبرگان هموار کرد.[۳۹] هاشمی در مجلس خبرگان خاطره‌ای تعریف کرد که بر اساس آن روح‌الله خمینی در زمان حیات خود جانشینی خامنه‌ای بر منصب رهبری را تائید کرده‌بود.[۴۰] او با کمک خامنه‌ای، تغییرات لازم در قانون اساسی را به‌گونه‌ای اعمال کرد تا با شرایط علی خامنه‌ای تطابق داشته‌باشد.[۴۱] برای نمونه شرط مرجعیت برای رهبر با تلاش او از قانون اساسی ۱۳۵۸ حذف شد.[۴۲] رهبر شدن خامنه‌ای از دید او «یک خبر خوب برای مردم» بود.[۴۳] همزمان با آغاز دوران رهبری علی خامنه‌ای، هاشمی نیز به ریاست مجمع تشخیص مصلت نظام منصوب شد.[۴۴] جمهوری اسلامی ایران سیاست و حکومت ایران ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران[نمایش] قانون اساسی رهبری سید علی خامنه‌ای مجلس خبرگان رهبری محمدرضا مهدوی کنی مجمع تشخیص مصلحت نظام اکبر هاشمی رفسنجانی قوای سه گانه قوه مجریه قوه مقننه قوه قضائیه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران ستاد کل نیروهای مسلح ارتش جمهوری اسلامی ایران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران رهبر و نهادهای وابسته[نمایش] مجمع تشخیص مصلحت نظام دادگاه ویژه روحانیت صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی ستاد اجرایی فرمان امام (ره) کمیته امداد امام خمینی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی سازمان تبلیغات اسلامی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی سازمان اوقاف و امور خیریه سازمان حج و زیارت آستان قدس رضوی عباس واعظ طبسی دولت (قوه مجریه)[نمایش] رئیس جمهور محمود احمدی نژاد معاون اول رئیس جمهور محمدرضا رحیمی وزارتخانه‌ها وزارت امور اقتصادی و دارایی سید شمس‌الدین حسینی وزارت کشور مصطفی محمدنجار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات رضا تقی‌پور وزارت امور خارجه علی‌اکبر صالحی وزارت اطلاعات حیدر مصلحی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح احمد وحیدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سید محمد حسینی وزارت دادگستری مرتضی بختیاری وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی عبدالرضا شیخ‌الاسلامی وزارت راه و شهرسازی علی نیکزاد وزارت صنعت، معدن و تجارت مهدی غضنفری وزارت نفت رستم قاسمی وزارت ورزش و جوانان محمد عباسی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران محمود بهمنی قوه مقننه[نمایش] شورای نگهبان مجلس شورای اسلامی کمیسیون‌های تخصصی مجلس شورای اسلامی مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی دیوان محاسبات کشور قوه قضائیه[نمایش] دیوان عالی کشور دیوان عدالت اداری دادستانی کل کشور سازمان بازرسی کل کشور سازمان قضایی نیروهای مسلح سازمان ثبت اسناد و املاک کشور شوراهای عالی[نمایش] شورای عالی انقلاب فرهنگی شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران شورای عالی استانها شورای عالی مناطق آزاد تجاری - صنعتی رهبران[نمایش] سید روح‌الله خمینی حسین علی منتظری (قائم مقام سابق رهبری) سید علی خامنه‌ای روسای جمهوری[نمایش] ابوالحسن بنی‌صدر محمدعلی رجایی سید علی خامنه‌ای اکبر هاشمی رفسنجانی سید محمد خاتمی محمود احمدی‌نژاد نخست وزیران[نمایش] مهدی بازرگان محمدعلی رجایی محمدجواد باهنر محمدرضا مهدوی کنی میرحسین موسوی (آخرین) روسای مجلس شورای اسلامی[نمایش] اکبر هاشمی رفسنجانی(دوره اول و دوم و يك سال از دوره سوم) مهدی کروبی(سه سال دوره سوم و دوره ششم) علی اکبر ناطق نوری(دوره چهارم و پنجم) غلامعلی حدادعادل (دوره هفتم) علی اردشیرلاریجانی(دوره هشتم) رؤسای قوه قضائیه[نمایش] سید محمد حسینی بهشتی سید عبدالکریم موسوی اردبیلی محمد یزدی محمود هاشمی شاهرودی صادق لاریجانی حکومت محلی و شوراها[نمایش] شهرداری شورای شهر شورای محلات دهداری شورای روستا انتخابات‌ها[نمایش] آخرین:ریاست جمهوری (۱۳۸۸) پیش رو:انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی نمایش • بحث • ویرایش رشد قدرت هاشمی در سال‌های پس از درگذشت روح‌الله خمینی حداقل تا سال ۱۳۷۴ ادامه یافت. در واقع او خود را به عنوان معمار و مجری ایران نوین معرفی کرد و لقب «سردار سازندگی» را ازآن خود ساخت. قدرت اجرایی کشور منحصراً در دست او بود و خامنه‌ای ضعیف‌تر از آن بود تا بتواند نقشی که پیش از او روح‌الله خمینی بازی می‌کرد را ایفا کند.[۴۵] خامنه‌ای به وضوح از نظر فره و مقبولیت نسبت به هاشمی ضعیف‌تر بود.[۴۶] در طول سال‌های بعد و دوره اول ریاست‌جمهوری هاشمی، رهبر واقعی کشور او بود. درواقع این هاشمی بود که در آن دوره سیاست‌های کلی نظام را تعیین می‌کرد.[۴۷] از دید غربی‌ها اگرچه دوره اول ریاست جمهوری هاشمی یکی از دوره‌های تاریک کشور از نظر نقض حقوق بشر بود،[۴۸] ولی حضور یک روحانی فرصت‌طلب و با دیدگاه‌های کمتر سنتی در راس هرم قدرت در ایران، باعث شد تا حکومت مشروعیت بیشتری کسب کند.[۴۹] در دور دوم ریاست جمهوری و در طول دهه هفتاد، او بارها نشانه‌هایی از تمایل دولت خود به ایجاد نوعی از رابطه با ایالات متحده را نشان داد. ولی همواره با شکست مواجه شد.[۵۰] سرانجام در اواخر دور دوم ریاست جمهوری او، دادگاهی در آلمان که به پرونده ترور میکونوس رسیدگی می‌کرد، طی حکمی علی خامنه‌ای و هاشمی رفسنجانی را به دادن دستور این ترور متهم کرد. این حکم موجب بحرانی میان ایران و اروپا شد. بحرانی که تا دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی ادامه یافت.[۵۱] همزمان کارگزاران حکومتی هاشمی، (راست مدرن) نگرش جدیدی از اسلام را به مردم معرفی کردند. این دوران، دوره تقابل دو چهره کاملاً متفاوت از اسلامگرایان بود.[۵۲] با آغاز دور دوم ریاست جمهوری هاشمی، او از تمام انرژی و ظرفیت سیاسی خود استفاده کرد تا میان این دو چهره متفاوت آشتی برقرار کند. او از نفوذ خود بر روحانیون سنتی نیز برای برقراری این تعادل استفاده می‌کرد.[۵۳] در برنامه‌های اقتصادی و فرهنگی نیز هاشمی به‌دنبال تغییر ساختار حکومت دینی به قالبی کارآمدتر بود.[۵۴] او تلاش کرد تا به حاکمیت حکومت بر افکار و زندگی عمومی مردم خاتمه داده و تغییرات اقتصادی-اجتماعی زیادی را نسبت به دوران جنگ با عراق به‌وجود آورد.[۵۵] در این میان، جناح راست سنتی به رهبری خامنه‌ای با آن‌که بازسازی اقتصاد کشور با سیاست هاشمی را تائید می‌کرد، ولی سیاست فرهنگی و تمایل او به ظواهر غربی را تحمل نمی‌کرد. به‌تدریج محافظه‌کاران در جهت‌گیری‌های سیاست خارجی با هاشمی اختلافات پیچیده‌ای پیدا کردند. از یک سو از دید آنان آرامش و بازسازی پس از جنگ و توسعه اقتصادی دوره هاشمی قابل قدردانی بود، ولی از سوی دیگر، آنان نگران عادی سازی روابط با غرب و تهاجم فرهنگی به کشور بودند.[۵۶] به گمان آنان، سیاست‌های هاشمی در جهت آرمان‌های خمینی و تشیع نبود.[۵۷] در این ساختار پیچیده جناح چپ که برخلاف سایر جناح‌ها از داشتن یک رهبر قدرتمند (مانند هاشمی و خامنه‌ای) در راس خود محروم بود، قدرت خود را از دست داده[۵۸] و به تدریج صحنه سیاسی کشور را واگذار کرده بود.[۵۹] با این‌حال در دوران ریاست جمهوری هاشمی، او تاکید داشت که «هر کسی در خط امام است با ما اختلافی ندارد». به استناد همین اندیشه وزرایی از جناح چپ نیز در کابینه او حضور داشتند.[۶۰] در چنین شرایطی بود که گروه شبهه نظامی انصار حزب‌الله به‌تدریج شکل گرفت.[۶۱] گروهی که با جناح راست و سیدعلی خامنه‌ای ارتباط داشت.[۶۲] خامنه‌ای که از تابستان ۱۳۷۱ و همزمان با طرح مبحث تهاجم فرهنگی، در تلاش بود تا از قدرت هاشمی به نفع خود بکاهد،[۶۳] در اختلافات میان هاشمی با محافظه‌کاران، طرف محافظه‌کاران را گرفت و مهره‌های نزدیک به هاشمی را یکی‌یکی برکنار کرد.[۶۴] دوران اصلاحات با نزدیک شدن به پایان دور دوم ریاست جمهوری، کمسیون فرهنگ و ارشاد مجلس شورای اسلامی تلاش کرد تا اصلاحیه‌ای را به تصویب برساند که بر اساس آن، هاشمی بتواند برای سومین بار پیاپی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. این اقدام بی‌درنگ مورد اعتراض قرار گرفت.[۶۵] هاشمی نیز تصمیم گرفت ابتکار عمل را از دست ندهد و همگام با اصلاح‌طلبان مسیر اصلاحات را انتخاب کرد.[۶۶] او ابتدا برای مدت چند ماه تلاش کرد تا میرحسین موسوی را ترغیب به شرکت در انتخابات کند. ولی پس از این‌که او نامزدی در انتخابات را نپذیرفت، هاشمی از نامزدی سیدمحمد خاتمی (که پس از خروج از کابینه در سال ۱۳۷۰ همواره مشاور او بود) حمایت کرد.[۶۷] هاشمی در واکنش به محافظه‌کاران تندروتر مانند محمدتقی مصباح یزدی هشدار می‌داد که «ازبین رفتن اعتماد مردم، از ایدز خطرناک‌تر است»[۶۸] او دو سال پس از اتمام دوران ریاست جمهور خود و در سال ۱۳۷۸ در انتخابات مجلس ششم برای بدست آوردن نمایندگی تهران شرکت کرد. حضور او در مجلس می‌توانست باعث شود تا از نگرانی محافظه‌کاران نسبت به ریاست جمهوری خاتمی کاسته شده و خطوط ایدئولوژیک میان آنان با جبهه دوم خرداد کم‌رنگ‌تر شود. در این انتخابات او به سختی توانست آخرین نفر پذیرفته شده باشد.[۶۹] علیرغم این پیروزی، هاشمی رفسنجانی قبل از تحلیف به عنوان نماینده از این پست استعفا داد.[۷۰] اگرچه خاتمی در مقام یک رئیس جمهور، محمد هاشمی (برادر علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی) را به سمت معاونت اجرائی خود منصوب نموده بود،[۷۱] ولی قدرت اکبر هاشمی در این دوره رو به افول بود و هدف حمله تندروهای هر دو جناح قرار داشت.[نیازمند منبع] در جریان قتل‌های زنجیره‌ای، اکبر گنجی در مقاله عالیجناب سرخپوش و عالیجنابان خاکستری به بررسی نقش او در این قتل‌ها پرداخت.[۷۲] غلامحسین کرباسچی، شهردار تهران و یکی از متحدان کلیدی او به زندان محکوم شد.[۷۳] با این‌حال علی‌رغم کاهش چشمگیر قدرت وی، همچنان ریاست مجمع تشخیص نظام را که ارگانی مهم بود برعهده داشت.[۷۴] دوره پس از اصلاحات حامیان هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۴) هاشمی بار دیگر در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ شرکت کرد. با وجود آن‌که او در مرحله اول انتخابات آرایی بیش از محمود احمدی‌نژاد کسب کرده‌بود، ولی در مرحله دوم نتوانست بیش از ۳۶ درصد از آرا را کسب کند. درواقع، رای دهندگان ترجیح دادند از میان دو فردی که یکی را می‌شناختند و دیگری را نمی‌شناختند، ناشناخته را انتخاب کنند.[۷۵][۷۶] کیت کرین ثروت هاشمی را یکی از دلایل شکست او در این انتخابات می‌داند.[۷۷] او همانند مهدی کروبی و مصطفی معین به نتایج انتخابات اعتراض کرد.[۷۸] هاشمی پس از انتخابات با صدور بيانيه ای اعلام کرد پاره ‌‏ای اقدامات و دخالتهای سازمان يافته، انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ را آلوده کرده است.[۷۹] پیروزی او در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در سال ۱۳۸۶، فرصتی برای جبران شکست‌های جدی پیشین از جناح تندرو محافظه‌کار فراهم آورد.[۸۰] هاشمی در تهران آرای بیشتری نسبت به سایر نامزدها کسب کرده‌بود و نماینده اول پایتخت محسوب می‌شد. اندکی بعد او در رقابت با احمد جنتی، ریاست مجلس خبرگان را نیز به‌دست آورد.[۸۱] مجلسی که در صورت لزوم می‌توانست با دو سوم آرا، خامنه‌ای را از رهبری برکنار کند.[۸۲] انتخابات ریاست جمهوری دهم و پیامدها هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران نوشتارهای اصلی: احتمال تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) و نماز جمعه تهران (۲۶ تیر ۱۳۸۸) تنش بین هاشمی و احمدی‌نژاد در جریان انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸ به صورت علنی خود را نشان داد، در مناظره تلویزیونی محمود احمدی‌نژاد و میرحسین موسوی در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۳۸۸، احمدی نژاد اتهاماتی را به خانوادهٔ هاشمی رفسنجانی وارد ساخت. هاشمی نیز تنها سه روز قبل از انتخابات و در یک نامه سرگشاده به خامنه‌ای، ادعاهای احمدی‌نژاد را «دروغ، تهمت و خلاف‌گویی» خواند.[۸۳] در روز ۲۶ تیرماه ۱۳۸۸، هاشمی سکوت غیر معمول خود پس از انتخابات را شکست. او در خطبه‌های نماز جمعه تهران (۲۶ تیر ۱۳۸۸) شورای نگهبان را به ازدست دادن فرصت متهم کرد. نتایج انتخابات را از دید مردم مشکوک و تردیدآمیز خواند و از حاکمیت خواست تا با آزادکردن زندانیان سیاسی، اعتماد را به مردم بازگرداند.[۸۴] اجتماع دو و نیم میلیون نفر از نمازگزاران و معترضان حاضر (پرازدحام‌ترین نماز جمعه تاریخ ایران)،[۸۵] با دخالت حکومت به درگیری کشیده شد.[۸۶] هاشمی که از ۱۲ تیرماه ۱۳۶۰ امام جمعه موقت تهران بود و با بیش از ۴۰۰ بار اقامه، رکورددار امامت جمعه تهران بود،[۸۷] پس از این روز این سمت را ترک گفت.[۸۸] خیابان انقلاب (تهران) در جریان نماز جمعه تهران (۲۶ تیر ۱۳۸۸) هاشمی پس از آن در مناسبت دیگری گفت:[۸۹] « اگر مردم ما را بخواهند حکومت می‌کنیم و اگر نخواهند می‌رویم. حکومت پول دارد. نیرو دارد می‌تواند در خیابان آدم جمع کند ولی گروه مقابل یک عده استاد، دانشجو کارگر، مدیر، صنعت گر هستند و درست نبود که بسیج و سپاه در مقابل مردم قرار داده شوند... چطور می‌شود میلیونها نفر در خیابان بیانند و بگویند در انتخابات تقلب شده‌است و به انتخابات تردید نکرد؟ » از آن پس هاشمی همسو با سران فتنه خوانده‌شد.[۹۰] نزدیکانش به ویژه فائزه هاشمی و مهدی هاشمی دستگیر و یا تهدید به دستگیری شدند[۹۱] و کنترل او بر دانشگاه آزاد اسلامی به چالش کشیده شد[۹۲] از سوی دیگر با اعلام کاندیداتوری مهدوی کنی برای ریاست خبرگان در سال ۱۳۸۹، هاشمی از کاندیداتوری برای این سمت نیز استعفا داد و ریاست مجلس خبرگان را به مهدوی کنی واگذار کرد.[۹۳] دیدگاه‌های سیاسی و اقتصادی اکبر هاشمی رفسنجانی همراه با سید محمد بهشتی، حسین‌علی منتظری و یاسر عرفات از بعد اقتصادی، برخلاف محافظه‌کاران راست سنتی که طرفدار دیدگاه بازار آزاد هستند، رفسنجانی به یک اقتصاد ترکیبی معتقد است. برای نمونه او به ملی کردن صنایع بزرگ و مالیات‌های سنگین باور داشته و در کنار آن دیدگاه مترقی‌ای به حوزه فرهنگ دارد. همین امر باعث شده که از حمایت طیف‌های چپ نیز برخوردار باشد. در حقیقت در طول دهه اول پس از انقلاب ۱۳۵۷، رفسنجانی با همین دیدگاه، اتحاد خود را به جناح چپ حفظ کرد. ولی پس از درگذشت روح‌الله خمینی در سال ۱۳۶۷ او تلاش کرد تا به محافظه‌کاران نزدیک‌تر شود. بنابراین در مناسبات میان دو جناح، او یک نقطه مشترک بوده‌است.[۹۴] با وجود تمایلات راست در اندیشه اقتصادی هاشمی، نوع نگاه او به اقتصاد با محافظه‌کاران جناح راست سنتی تفاوت اساسی دارد. جناح راست سنتی طالب حاکمیت اقتصادی بازار است. درحالی که رفسنجانی به اقتصادی مبتنی بر صنایع مدرن باور دارد. اندیشه‌ای که باعث پدیدار شدن جناح راست مدرن در ساختار سیاسی ایران شد.[۹۵] از دیدگاه سیاسی، کسانی که دنباله‌رو هاشمی هستند در ساختار سیاسی ایران جزء اصلاح‌طلبان محسوب می‌شوند.[۹۶] بخش مهمی از کارگزاران سازندگی تحت رهبری معنوی او قرار دارند.[۹۷] از بعد عمرانی، برنامه‌های سازنگی هاشمی با سیاست‌های اقتصادی محمدرضا پهلوی مشابهت دارد.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ شنبه 13 خرداد 1391برچسب:, توسط ناهید